جستجو
-
۵تصویر
نکاح نامه قمرسلطان خانم و میرزا حسن خان مکرم السلطان، ۱۳۴۳ ق
نکاح نامه قمر سلطان خانم، دختر میرزا محمد خان منشی باشی، و میرزا حسن خان مکرم السلطان، پسر آقا محمد صادق آقا تاجر کاشانی؛ با مهریه یک جلد کلام الله به اضافه یک طاق شال کشمیری و یک حلقه انگشتری الماس و هشتصد تومان وجه چرخی دو قرانی که مقداری از مهریه به عروس خانم داده شده و مابقی بر ذمه داماد است. [شروط ضمن عقد:] اختیار طلاق به قمر سلطان خانم تا مدت پنج سال به شرط غیبت آقا به مدت یک سال و یا ندادن نفقه و کسوه و این که تا مدت پنجاه سال زوج زوجه را بدون رضایت از شهر مشهد خارج نبرد.
-
۶تصویر
سه برگ نامه و یک پاکت، ۱۳۴۴ ق
نامه با امضای ثقة السلطنه: شکایت از بیاعتنایی رئیس الوزراء به نویسنده و اینکه تصور نمیکند این بیاعتنایی به خاطر دوستی او با قوام السلطنه باشد و این مسئله را از بی کسی خود میداند؛ اینکه مانند سلیمان میرزا یا طباطبایی واسطه ندارد تا سفارش او را بکند؛ شکایت از زمانه و مردم و نفرین قوام السلطنه که دوستی با او هیچ نتیجهای برای وی نداشته به جز خسارت؛ و خواسته علیرغم مأیوس شدن مخاطب با کمک آقای ایروانی پیگیر کارش باشد. نامه با امضای مصطفی الصدوقی خطاب به نور چشم مکرم، در خصوص دیدن نامه مخاطب و عذرخواهی بابت تاخیر در دادن جواب؛ دیدن نامهای که برای حضرت مستطاب اسلامیان پناهی نوشته بوده و...
-
۳تصویر
ثقة السلطنه صدوقی به میرزا اسمعیل خان صدوقی، ۱۳۴۳ ق
پاکت از ثقة السلطنه صدوقی با مهر او در پشت، خطاب به: کلات، منزل فرمانده محترم کلات، جناب میرزا اسمعیل خان صدوقی، تاریخ ۲۰ رجب ۴۳ [یا ۴۲] ؛ نامه با تاریخ ۲۰ رجب، با امضای ثقة السلطنه: گلایه از ندادن نامه و حتی جواب ندادن به نامهها و اینکه ظاهرا در نزد آقای سلطان آسوده است و اینکه به آقای سلطان نیز بعد از افتتاح پست کلات نامه فرستاده جواب نداده است؛ اظهار ناراحتی از زندگی اش، اشاره به موضوع پیشنهاد حکومت جوین و بام و صفی آباد برای او به طهران توسط ایالت جلیله و اینکه دو روز پیش موافقت شده و قرار شده وزارت داخله حکم صادر کند که حکم صادر شده و اینکه برای رفتن به محل حکومتش نیاز به پول دارد و...
-
۲تصویر
عریضه شیخ ابوالفضل به آقا میرزا صادق
عریضه شیخ ابوالفضل واعظ گنجه ای به حجة الاسلام آقا میرزا صادق، در خصوص اینکه وی تا چندی قبل در گنجه مجلس وعظ و نماز جماعت در مسجد برگزار می کرده اما حکومت شورا او را به دلیل مطالبی که در سخنرانی هایش می گفته تحت فشار گذاشتند که نباید به مردم موهومات یاد بدهد، و باید در خصوص علوم جدیده و تحصیل دختران بی حجاب با مردم صحبت کند، و اینکه جماعت روسی و ارمنی به دخترانشان علوم جدید را آموزش می دهند اما دختران شما عقب مانده اند. چون واعظ به این حرف ها توجه نمی کرده و به کار خود ادامه می داده، سرانجام پس از مدتی توقیف و از قفقاز تبعید شده است. ابتدا قصد داشته به مشهد برود که جماعت اهری مقیم گنجه از...
-
۲تصویر
نامه به حاج احمد آقا تاجر خویی
نامه به حاج احمد آقا تاجر خوی، در خصوص مسائل مالی حاج احمد و آقایان دیگر از جمله حاج محمد جعفر اوف، حاج محمد علی آقا رضا اوف، حاج علی محمد و حاج اسماعیل که به حاجی احمد بدهکار و مقروض هستند؛ او برای مرحومه زحمت بسیار کشیده و هر کار می خواسته برایش انجام می داده، مرحومه از دست او راضی بوده و نویسنده حتی مایل بوده جای او ناخوش می شده، از مخاطب گله کرده که او را سرزنش کرده، و از او خواسته از مرحومه چیزی ننویسد؛ درباره محمد جواد، او را پس از هشت روز ختنه کرده اند، آبله هم نگرفته و سلامت است و خواسته مخاطب نگرانش نباشد؛ برای مادر نوزاد رحمت خواسته که کسی را نداشته تا دردش را به او بگوید و شب و...